بدون عنوان
بدون عنوان
بدون عنوان
بدون عنوان
هم نشینی سر سفره
سلام گرمای زندگیمون. جونم برات بگه امروز برای اولین بار نشستی سر سفره کنار مامان و بابا.غذامون هم ابگوشت بود.خیلی دوست داشتی باحال میخوردی.ادم دوست داشت بعدش خودتو بخوره خوشمزه ما الان که داریم برات مینویسیم فصل پاییزه.شب بود برق رفته بود شما هم طبقه پایین بودی. بابا حجت داشت برات اواز میخوند یه باره دیدیم دخترمون داره دست میزنه(29/8/92) مامانی جدیدا خیلی شیطون شدی و نگه داشتنت بسیار سخت.امیدوارم انقدر شیطون نمونی. باتشکر مامان طاهره ...
نویسنده :
مامان طاهره و بابا احمد
18:44